تواضع امام (ع)
Posted On ۱۳۸۷ آذر ۱۴, پنجشنبه at در ۰:۳۳ by نویسندهمنابع مقاله:
پیشوای سوم حضرت امام حسین (ع)، ص 23، هیئت تحریریه مؤسسه در راه حق ؛
ابن اثیر در کتاب اسد الغابه مینویسد:
«کان الحسین رضی الله عنه فاضلا کثیر الصوم و الصلوة و الحج و الصدقة و افعال الخیر جمیعها (1) »
حسین (ع) بسیار روزه میگرفت و نماز میگذارد و به حج میرفت و صدقه میداد و همهی کارهای پسندیده را انجام میداد.شخصیت حسین بن علی (ع) آنچنان بلند و دور از دسترس و پر شکوه بود که وقتی با برادرش امام مجتبی (ع)، پیاده به کعبه میرفتند، همهی بزرگان و شخصیتهای اسلامی باحترامشان از مرکب پیاده شده، همراه آنان راه پیمودند. (2)
احترامی که جامعه برای حسین (ع) قائل بود بدان جهت بود که او با مردم زندگی میکرد ـ از مردم و معاشرتشان کناره نمیجست ـ با جان جامعه هماهنگ بود، چونان دیگرها از مواهب و مصائب یک اجتماع برخوردار بود و بالاتر از همه ایمان بی تزلزل او به خداوند او را غمخوار و یاور مردم ساخته بود.
و گرنه، او نه کاخهای مجلل داشت و نه سربازان و غلامان محافظ و هرگز مثل جباران راه آمد و شد را به گذرش بر مردم نمیبستند و حرم رسول الله (ص) را برای او خلوت نمیکردند ...این روایت یک نمونه از اخلاق اجتماعی اوست، بخوانیم:
روزی از محلی عبور میفرمود، عدهای از فقرا بر عباهای پهن شدهاشان نشسته بودند و نان پارههای خشکی میخوردند، امام حسین (ع) میگذشت که تعارفش کردند و او هم پذیرفت، نشست و تناول فرمود و آنگاه بیان داشت:
ان الله لا یحب المتکبرین. (3)
خداوند متکبران را دوست نمیدارد.
سپس فرمود: من دعوت شما را اجابت کردم، شما هم دعوت مرا اجابت کنید.آنها هم دعوت آن حضرت را پذیرفتند و همراه جنابش به منزل رفتند، حضرت دستور داد هر چه در خانه موجود است به ضیافتشان بیاورند، (4) و بدین ترتیب پذیرایی گرمی از آنان به عمل آمد و نیز درس تواضع و انسان دوستی را با عمل خویش به جامعه آموخت.
شعیب بن عبد الرحمن خزاعی میگوید:
چون حسین بن علی (ع) به شهادت رسید، بر پشت مبارکش آثار پینه مشاهده کردند علتش را از امام زین العابدین (ع) پرسیدند، فرمود: این پینهها اثر کیسههای غذایی است که پدرم شبها به دوش میکشید و به خانهی زنهای شوهر مرده و کودکان یتیم و فقرا میرسانید. (5)
شدت علاقه امام حسین (ع) را به دفاع از مظلوم و حمایتاز ستم دیدگان میتوان در داستان ارینب و همسرش عبد الله بن سلام دریافت، که اجمال و فشردهاش را در اینجا متذکر میشویم :
یزید به زمان ولایت عهدی، با اینکه همه نوع وسائل شهوترانی و کام جوئی و کامروایی از قبیل پول، مقام، کنیزان رقاصه و...در اختیار داشت چشم ناپاک و هرزهاش را به بانوی شوهردار عفیفی دوخته بود.
پدرش معاویه به جای اینکه در برابر این رفتار زشت و ننگین عکس العمل کوبندهای نشان دهد، با حیلهگری و دروغ پردازی و فریبکاری، مقدماتی فراهم ساخت تا زن پاکدامن مسلمان را از خانهی شوهر جدا ساخته به بستر گناه آلودهی پسرش یزید بکشاند.حسین بن علی (ع) از قضیه با خبر شد در برابر این تصمیم زشت ایستاد و نقشهی شوم معاویه را نقش بر آب ساخت و با استفاده از یکی از قوانین اسلام، زن را به شوهرش عبد الله بن سلام باز گرداند و دست تعدی و تجاوز یزید را از خانوادهی مسلمان و پاکیزهیی قطع نمود و با این کار همت و غیرت الهیاش را نمایان و علاقمندی خود را به حفظ نوامیس جامعهی مسلمان ابراز داشت و این رفتار داستانی شد که در مفاخر آل علی (ع) و دنائت و ستمگری بنی امیه، برای همیشه در تاریخ به یادگار ماند. (6)
علائلی در کتاب «سمو المعنی» مینویسد: ما در تاریخ انسان به مردان بزرگی برخورد میکنیم که هر کدام در جبهه و جهتی عظمت و بزرگی خویش را جهانگیر ساختهاند یکی در شجاعت، دیگری در زهد، آن دیگر در سخاوت، و...اما شکوه و بزرگی امام حسین (ع) حجم عظیمی است که ابعاد بی نهایتش هر یک مشخص کنندهی یک عظمت فراز تاریخ است، گویا او جامع همهی والاییها و فرازمندیهاست. (7)
آری مردی که وارث بی کرانگی نبوت محمدی است، مردی که وارث عظمت عدل و مروت پدری چون حضرت علی (ع) است و وارث جلال و درخشندگی فضیلت مادری چون حضرت فاطمه (ع) است، چگونه نمونهی برتر و والای عظمت انسان و نشانهی آشکار فضیلتهای خدایی نباشد.
درود ما بر او باد که باید او را سمبل اعمال و کردارمان قرار دهیم.
امام حسین (ع) و حکایت زیستنش و شهادتش و لحن گفتارش و ابعاد کردارش نه تنها نمونهی یک بزرگ مرد تاریخ را برای ما مجسم میسازد، بلکه او با همهی خویشتن، آیینهی تمام نمای فضیلتها، بزرگ منشیها، فداکاریها، جان بازیها، خداخواهیها و خدا جوییها میباشد، او به تنهایی میتواند جان را به لاهوت راهبر باشد و سعادت بشریت را ضامن گردد.
بودن و رفتنش، معنویت و فضیلتهای انسان را ارجمندنمود.
پینوشتها:
1 ـ اسد الغابه ج 2 ص .20
2 ـ ذکری الحسین ج 1 ص 152 به نقل از ریاض الجنان چاپ بمبئی ص 241 ـ انساب الاشراف.
3 ـ سورهی نحل آیهی .22
4 ـ تفسیر عیاشی ج 2 ص .257
5 ـ مناقب ج 2 ص .222
6 ـ الامامة و السیاسه ج 1 ص 253 به بعد.
7 ـ از کتاب سمو المعنی ص 104 به بعد نقل به معنی شده است.
