لحظه وصال


منابع مقاله:
مجموعه آثار ج 17 ، مطهری، مرتضی؛

در روز عاشورا حسین علیه السلام حد آخر مقاومت را هم می‏کند.دیگر وقتی است که به کلی توانایی از بدنش سلب شده است.یکی از تیر اندازان ستمکار،تیر زهر آلودی را به کمان می‏کند و به سوی ابا عبد الله می‏اندازد که در سینه ابا عبد الله می‏نشیند و آقا دیگر بی اختیار روی زمین می‏افتد.چه می‏گوید؟آیا در این لحظه تن به ذلت می‏دهد؟آیا خواهش و تمنا می‏کند؟نه،بلکه بعد از گذشت این دوره جنگیدن رویش را به سوی همان قبله‏ای که از آن هرگز منحرف نشده است می‏کند و می‏فرماید:
«رضا بقضائک و تسلیما لامرک و لا معبود سواک یا غیاث المستغیثین‏» (1).
این است‏حماسه الهی، این است‏حماسه انسانی.
پی‏نوشت:
1) نظیر این عبارت در قمقام زخار، ص 364 و مقتل الحسین مقرم، ص 753 ذکر شده است.

Posted in برچسب‌ها: |

0 نظرات: