شهربانو
Posted On ۱۳۸۷ آذر ۱۲, سهشنبه at در ۲۲:۲۵ by نویسندهپدیدآورنده:نعمتالله صفری فروشانی،
خلاصه:
کلمات کلیدی:
،
safari@porseman.net
در شمارههای پیش پرسمان، صفحه «روبهرو» به محوریترین پرسشهای شما درباره مذهب شیعه پاسخ گفت؛ تاریخ تشیع (شماره 14)، نقطه آغاز تشیع (شماره16)، تشیع و ایرانیت (شماره20) و نقش موالی در تشیع (شماره23) از موضوعات مندرج بود. در این شماره با طرح یکی از سؤالهای مهم و جدی، موضوع تاریخ تشیع را پی میگیریم.
آیا میتوان گفت که ریشه تشیع در ازدواج امام حسینعلیهالسلام با شهربانو دختر یزدگرد سوم و تولد امام سجادعلیهالسلام نهفته است؟
ازدواج امام حسینعلیهالسلام با دختری ایرانی و تولد امام سجادعلیهالسلام که در بعضی از منابع تاریخی به آن اشاره شده است1، برخی خاور شناسان را واداشته تا ضمن پذیرش فرضیه ایرانی بودن منشأ تشیع، به خیال خود، برای آن توجیه معقولی پیدا کنند. «آرنولد» در این باره چنین مینگارد:
«ایرانیان در نسل حسین و شهربانو، وارثان شاهنشاهی، سنن ملی خود را میدیدند. توجیه علاقه شدید ایرانیان را به خاندان علیعلیهالسلام و تأسیس تشیع به عنوان مذهب مستقل، میتوان در این احساسات جستوجو کرد».2
کریسیتن سن پس از بیان ازدواج امام حسینعلیهالسلام با شهربانو مینویسد:
«شیعیان بدین ترتیب، اولاد حسینعلیهالسلام را وارث فرّه ایزدی شاهنشاهان ایران باستان محسوب داشتند و کریم الطرفین شناختند».3
اشپولر نیز در توجیه قیامهای ملی ایرانیان که تحت لوای تشیع انجام میگرفت، این چنین به این ازدواج اشاره میکند:
«... به زودی فکر برقراری ارتباطی بین سلسله امامان و بین خاندان ساسانیان بدین ترتیب آغاز شد که گفتند امامحسینعلیهالسلام با شهبانویی از خاندان یزدگرد سوم ازدواج نموده و از این رو دارندگان مقام امامت، باید حق رهبری هر دو ملت عجم و عرب را داشته باشند؛ زیرا ایشان هم از قریش و هم از خاندان پادشاهی ایران میباشند».4
شاید بتوان گفت که پشتوانه روایی چنین اندیشهای، وجود لقب «ابن الخیرتین» (پسر دوبرگزیده) در میان القاب امام سجاد علیهالسلام است که در برخی از منابع روایی معتبر شیعه به آن اشاره شده است؛ به امام سجادعلیهالسلام پسر دو برگزیده گفته میشد؛ زیرا هاشم برگزیده خداوند از عرب بود و ایرانیان برگزیده خداوند از عجم (غیر عربان) میباشند».5
قسمت اخیر روایت، شاید اشاره به روایتی منسوب به پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهباشد که در آن آمده است:
خداوند از میان بندگانش دو برگزیده دارد؛ برگزیده او از میان عرب، قریش و از میان عجم، قوم فارس است».6
شعر زیر منسوب به ابوالاسود دئلی در مورد امام سجادعلیهالسلام به این برگزیدگی اشاره دارد:
«و ان غلاما بین کسری و هاشم
لاکرم من نیطت علیه التمائم »
پسری که از پیوند دو نژاد خسرو و هاشم به وجود آمد و برترین کسی است که بر او بازوبند (برای دفع چشم زخم و طلسمات) بسته شده است.
نقد و بررسی
با بررسی تاریخی و روایی به این نتیجه میرسیم که این دیدگاه بسیار سطحی است و نمیتوان آن را از مستندات قوی بهرهمند دانست.
نکاتی که درباره این دیدگاه به نظر میرسد، عبارتنداز:
1. با مراجعه به منابع متقدم و متأخر، به این نتیجه میرسیم که ایرانی بودن مادر امام سجادعلیهالسلام مورد اتفاق منابع نمیباشد؛ بلکه در مقابل این نظر، گزارشهای دیگری همچون سندی بودن و کابلی بودن ایشان وجود دارد.7
2. اختلافات فراوانی که بر سر نام مادر امام سجادعلیهالسلام در منابع شیعه و سنی وجود دارد، موجب ایجاد سوءظن برای یک محقق بی طرف میشود و گمان جعل برخی از این گزارشها را در ذهن او ایجاد میکند و طبیعی است که جعل باید همراه با انگیزهای قوی باشد و قویترین انگیزه در این مورد، وجود جریانات ناسیونالیستی ایرانی در قرن سوم هجری است.
برای روشنتر شدن این اختلاف، کافی است اشاره کنیم که برخی از محققان با استفاده از منابع مختلف چهارده نام8 و برخی دیگر شانزده نام9 برای مادر امام سجادعلیهالسلام برشمردهاند که بسیاری از این نامها در بحارالانوار مجلسی ذکر شده است.10
این نامها عبارتند از:
1. شهربانو. 2. شهربانویه. 3. شاه زنان. 4. جهان شاه. 5. شه زنان. 6. شهرناز. 7. جهان بانویه. 8. خوله. 9.بَرة. 10. سلافه. 11.غزاله. 12. سلامة. 13. حرار. 14. مریم. 15. فاطمه. 16. شهربان.
3. اختلاف فراوان گزارشهای تاریخی و روایی بر سر زمان اسارت او نیز یکی دیگر از مواردی است که موجب سوءظن شده است. برخی روایات اسارت او را در زمان عمر دانستهاند.11 برخی دیگر نیز اسارت وی را در دورههای بعد میدانند.12و13
4. گزارشهایی که او را از اسرای ایرانی به حساب آورده، بر سر شخصیت پدر او اتفاق نظر ندارند و به جز یزدگرد، نامهای ایرانی همچون سنجان، نوشجان و شیرویه نیز به عنوان پدر او ذکر کردهاند؛14 در حالی که ایرانیان تنها به فرّه ایزدی و تحفه شاهی برای پادشاهان خود معتقدند و نه دیگر بزرگان.
5. برخی از مورخان متقدّم که همانند مسعودی به ذکر اخباری از اردوگاه ایرانیان در هنگام فرار در مقابله با مسلمانان پرداختهاند و به احتمال زیاد، برخی از این گزارشها را از منابع ایرانی دریافت کردهاند، هنگام شمردن فرزندان یزدگرد، برای او دخترانی با نامهای شاهین و مردآوند ذکر میکنند که این نامها اولاً با هیچ یک از نامهایی که برای مادر امام سجادعلیهالسلام گفته شده15 سازگاری ندارد و ثانیاً هیچ گزارشی مبنی بر اسارت یکی از آنها به میان نیامده است.16 علاوه بر این، منابع تاریخی دیگری همچون تاریخ طبری و الکامل ابن اثیر که به صورت سال شمار جنگهای مسلمانان با ایرانیان را تعقیب کردهاند و مسیر فرار یزدگرد به شهرهای مختلف را به خوبی نشان دادهاند، در هیچ جا اشارهای به اسارت فرزندان او نمیکنند؛17 در حالی که اهمیت این مسئله بسیار فراتر از بسیاری از حوادث جزئی است که در این کتابها به آنها اشاره شده است.18
نتیجهگیری
در میان گزارشهای تاریخی و روایی شیعه و سنی تا اواخر قرن سوم گزارشی که حکایت کند امام سجادعلیهالسلام از نوادگان یزدگرد است، وجود ندارد و تنها از اواخر قرن سوم به بعد است که این گزارشها در منابع شیعی جای خود را باز میکند. در این زمان که مصادف با دوران غیبت صغری و تکمیل فرآیند امامت ـ به اعتقاد شیعه امامیه ـ میباشد، شیعه کاملاً از نظر فقهی و کلامی هویت خود را شناخته است و این گونه روایات ساختگی که تحت تأثیر جریانات ناسیونالیستی شایع شده بود، نمیتوانست کوچکترین تأثیری در منشأ تشیع یا رشد و گسترش آن داشته باشد.
در پایان مناسب است به این نکته اشاره کنیم که تقریباً تمامی منابع شیعی که مادر امام سجادعلیهالسلام را اسیر دانستهاند، در این نکته متفقند که او در هنگام تولد امام سجادعلیهالسلام از دنیا رفته بود.19 بنابراین، نمیتوانسته در صحنه عاشورا زنده باشد.
تفصیل این موضوع به طور مبسوط و مستند در کتاب «پرسشها و پاسخها» (ج13، ص73) مرقوم شده است که دوستان دانشجو به آن مراجعه نمایند.
پینوشت
1. تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 303.
2. آرنولد، تاریخ گسترش اسلام، ص 51.
3. کریستین سن، ایران در زمان ساسانیان، ص 523.
4. تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی، ص 324 و 325.
5. کلینی، اصول کافی، ترجمه سید جواد مصطفوی، ج 2، ص 369.
6. مجلسی، بحارالانوار ج 46، ص 4، به نقل از زمخشری ربیع الابرار، ج 2، ص 44، (نسخه خطی).
7. محمود افتخار زاده، شعوبیه، ناسیونالیسم ایرانی، ص 305.
8. سید جعفر شهیدی، زندگانی علی بن الحسینعلیهالسلام ص 10 و 11.
9. یوسفی غروی، حول السیدة شهربانو، ص 15.
10. بحارالانوار، ج 46، ص 8 ـ 13.
11. اصول کافی، ج 2، ص 369؛ بحارالانوار، ج 46، ص 9؛ به نقل از بصائر الدرجات.
12. بحارالانوار، ج 46، ص 8.
13. شیخ مفید، الارشاد، ترجمه شیخ محمد باقر ساعدی خراسانی، ص 492.
14. حول السیدة شهربانو، ص 28.
15. شعوبیه، ص 304.
16. حول السیدة شهربانو، ص 25.
17. همان، ص 324.
18. الکامل فی التاریخ، ج 2، ص 570.
19. بحارالانوار، ج 46، ص 8 ـ 13.
